وزیر امور خارجه اسرائیل، خانم تسیپی لیونی، دختر دوم لیونی لهستانی است که درسالهای اول اعلام موجودیت اسرائیل، جزو گروههای نظامی و ترور موساد بود. پدرش عضو موساد بود. خانم لیونی بعد از تحصیلات دبیرستان به خدمت سربازی میرود. چهار سال در موساد آموزش میبیند و کار میکند. اینکه در چه عملیاتهایی شرکت کرده و چه مقامی داشته، معلوم نیست ولی در این حد میتوان فهمید که او توانایی خود را از لحاظ فکری و فن بیان بهتر از فعالیتهای نظامی نشان داد، از اینرو راهی دانشگاه حقوق شد و وکالت گرفت. و از سال 99 با ورود به صحنه سیاست، با دولت شارون، به یکی از چهرههای مهم اسرائیل تبدیل شد.
در چند سال اخیر خانم لیونی با وجود حضور در کابینهی دولت اسرائیل در رسانهها حضور چندان فعالی نداشته و بیشتر در پشت صحنهی سیاسی مشغول رایزنی بود. مردم اسرائیل تسیپی را زنی تحصیل کرده، فعال، ورزشکار، خونسرد، آرام و صلح طلب میدانند. در اسرائیل او را "دختر درستکار" میخوانند و برای او احترام زیادی قائلاند، چون او نیز مانند همهی دولتمردان اسرائیل به سرزمین موعود و قوم برگزیده اعتقاد دارد و در این مسیر قدم برداشته و فعال زیادی داشته است.
تسیپی لیونی مسئول تیم مذاکره کننده با محمود عباس-رئیس دولت خودگردان فلسطین- بود. او سر میز مذاکره توانست در چند سال اخیر دولت خودگردان مخصوصا محمود عباس را با خواستههای اسرائیل همراه کند. او تئوری «زمین در مقابل صلح» که به واگذاری نوار غزه به فلسطینیها و دور کردن اسرائیل از منطقه خطر عملیاتهای استشهادی و موشکهای نیروهای مقاومت بود را ارائه کرد. و در این باره با توانایی بالای خود در چانهزنیهای سیاسی و گفتگو با طرفین توانست قرار امنیتی محکمی را با دولت خودگردان فلسطین و مصر امضا کند. همچنین در داخل اسرائیل نیز با تلاشهای فراوان توانست موافقت بسیاری از دولتمردان اسرائیل را برای خروج از نوار غزه به دست بیارود و همراه با دولت شارون، خروج از نوار غزه را عملیاتی کند.
بعد از آن، دوران آرامش نسبتی به مناطق اسرائیل بازگشت. شارون سکته مغزی کرد و المرت جانشین او شد. خانم لیونی وزیر امور خارجه شد. حالا او همهی دنیای خارج اسرائیل است. قدرت چانهزنی و استدلال خوب او باعث شد تا بتواند در مدت 3 سال بسیاری از کشورهای همسایه را با خود همراه کند، سفر او به مصر و گرفتن ضمانت امنیتی از حسنی مبارک و قول مساعدت مصر در مورد مسائل مربوط به فلسطین خود تاییدی بر توانایی بالای او در رایزنی های سیاسی است. این روزها شاهد تاثیرات سفر آن روزهای او هستیم. دیدار خانم لیونی با ملک عبدالله پادشاه اردن و پادشاه قطر از نمونههای دیگر رایزنی های موفق اوست.
چیزی که لیونی حسابش را نکرده بود، جنگ 2006 با حزب الله بود. جنگی که همهی برنامههای او را بهم ریخت و باعث شد طرحی که این روزها شاهد انجامش هستیم، دو سال به تعویق بیفتد. لیونی بعد از جنگ سی و سه روزه، در گزارش سالیانه خود، خواستار استعفای المرت شد. همین موضوع باعث ایجاد موجی از انتقادات برعلیه المرت شد و اینگونه او رئیس حزب کادیما گردید. حزب کادیما را شارون تاسیس کرد و الان رئیس حزب اول اسرائیل است.
نسل سوم مهاجرین حالا در بالاترین ردههای سیاسی اسرائیل حضور دارند، او رئیس حزب است و وزیر امورخارجه است. مردم اسرائیل میبینند که او مسیر صلح با فلسطینیها را خوب پیش برده، محمود عباس را با خود همراه کرده، دولت حماس را در شهر غزه به دور از مناطق دیگر فلسطینی قرار داده، کشورهای همسایه را در بند قراردادها و تفاهمنامهها کشیده و با کشورهای دوست نیز همراهی و رایزنی خوبی دارد. حالا وقت آن شده تا رئیس حزب کادیما توانایی خود را نشان دهد و وعدهی امنیت را که مدتهاست در ذهن همه ی مردم اسرائیل به آرزوی دست نیافتنی را به مراحل بعدی و نهاییتر برساند.
در طی این سه سال زمینهها را ایجاد کرده است، حالا وقت آن شده تا آخرین سنگرهای مقاومت را در فلسطین بشکنند. تسیپی لیونی با جدا کردن دولت خوگردان و حماس از هم، باعث ایجاد تفرقه در فلسطین گردید. با محاصره اقتصادی، سیاسی و نظامی غزه باعث شده تا دولت قانونی حماس ضعیف شود. با این وجود این منطقه برای ساکنین بخش اسرائیلی هنوز امنیت کافی و کامل را ندارد، چون حماس و غزه یک شعله زیر خاکستر است که با هر عملی کوچک اسرائیل شعلهور شود. از خاموش بودن این شعله اطمینان باید حاصل کرد والا امنیتی که سالهاست مردم اسرائیل ارزویش را دارند ایجاد نخواهد شد.
تسیپی لیونی طرح حمله به غزه را ماههاس در برنامه کاری خود قرار داده و این روزها شاهد عملیاتی شدن این طرح مطالعه شده، برنامه ریزی شده و دقیق هستیم. می بینم که همه چیز برای حمله به غزه از قبل آماده بوده. شرایط زمانی و شرایط سیاسی جهان سنجیده شده است. حمله به غزه در روزهای اول سال جدید میلادی انجام شد، مردم جهان در حال شادی سال جدید میلادی هستند. این روزها خبرگزاریها خبرهای شاد فقط پخش میکنند. روز اول که نزدیک به 300 نفر کشته شدن خیلی از خبرگزاریها آن را پوشش ندادن. بعد که ادامه پیدا کرد، پوشش خبری هم انجام شد. که دیگر چند روز گذشته بود. هنوز هم پوشش خبری کامل نیست. روز اول هفته مسلمانان بود، و برای گردهمایی و جمع شدن مسلمانها وقفهی حداقل چند روزه را میشود پیش بینی کرد. از طرفی آخرین روزهای دولت آقای بوش در آمریکا است و تمام تلاشش برای حمایت از اسرائیل خواهد داشت. اتحادیه اروپا هم سکوت مرگباری را تجربه میکند، حسنی مبارک هماهنگ شده!! از اردن که نزدیکترین کشور به منطقه حادثه است هم خبری نیست!
حالا ما هستیم و تسیپی لیونی. خانمی با برنامههایش، افکارش و تواناییهایش. او میخواهد نخست وزیر اسرائیل هم بشود و طرح اسرائیل امن را در سر دارد. مردم اسرائیل او را «دختر درستکار» مینامند چون برای بودن و حفظ اسرائیل هر کاری میکند.
ما هستیم و لیونی. مایم و زنی که با برنامه کارهایش را در طی این سالها پیش برده و غالبا موفق شده است. ما هستیم و زنی که براحتی مسئله قتل و کشتار مردم غزه را با ارزشهای جهان تمیز میشورد و کسی هم نیست جلودارش شود. آنها بد، زشت، کریه،ولی باور کنید آنها هم برای خودشان کار درستند. برنامه دارند و مطمئنم آنها دشمنشان را بهتر از خودش میشناسند.
لینک:
در مورد غزه بدانیم +
بامدادی: ارتجاع و بربریت غیرقابل تحمل در وب فارسی
غزه تحریف شده در لنز رسانهها
حامد: کودکان مظلوم اسرائیلی
سمیه توحیدلو: از دعا کردن تا ...
منبرنت: پرچم یا حسین،هدیه ما به مردم غزه
شب نوشت: به بهانه ي غزّه
آهستان: موشکهای ایرانی علیه مردم غزه!
سارا: به آنها که در فرودگاه متحصنند
گزارش تصویری تجمع در فرودگاه مهراباد + و +
بمب گوگلی غزه +
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر