هنوز داستان جنگ و مرگ و خلاقیت و پیشرفت نبود.
داستان دست ها بود.
دستی که برافراشته شد|
دستانی که برافراشته شدن|
و مردمی که فرمان بردن.
داستان جنگ از دستها شروع شد.
- - - -
دستانی که در کار بودند تا جنگ شود
دستانی که در کار بودند تا جنگ شود
خیلی ها از بین بروند!
و دستانی در کار بودن تا فقط دست نفر اول دیگر برافراشته نباشد
و حال هستن تا هیچ دستی برافراشته نشود.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر