ذهنم درگیر است.
حال جسمی خراب،حامد هم پیگیر مطلب است که هنوز ننوشتهام.
و از طرفی روز و روزگار من،
کاشِ قابل تحققی وجود ندارد،
و من کودکی هستم آرام،
خوش باشید.
بوی افسردگی و مرگ میدهد حرفهایم
ببین من زندهام،
کودک درونم آرام ولی زنده است،
وجدان قاتلتان آرام،
خوش باشید.