آنفولانزاهای من

آره تقریبا این شکلی شدم
حال من هم جزء طیف وسیع، گسترده و متنوع مبتلایان به آنفولانزا هستم. تبریکات خاصه خودم و خانواده را خدمت مبتلایان قبلی و منتقل‌دهندگان به بنده تقدیم می‌کنم.
می‌گم که! ویروس تن اینا چقدر قوی بوده که تونسته منو مریض کنه!! بدن قوی دارم در مقابل مهمانان ناخوانده. فکر کنم بهتر است بگویم بدن قوی داشتم، این روزها فهمیدم دیگر آن ورزش‌کار قدیم نیستم که بتوانم در خدمت ویروس‌های گرامی باشم. ولی این دلیل نمی‌شه که اعتماد به نفسم را از دست بدم.
آقا/خانم، من بدن قویی دارم.(قهرمان پوشالی را چه نامند؟)
طبق تجربه هر ساله، بعد از خوب شدن بیماری من، خانواده عزا می‌گیرند. چون نوبت تمامی خانواده است که مبتلا شوند. تمام سعی‌ام را می‌کنم تا آنها نگیرند ولی این بیماری اینقدر قوی وحساس است که با کوچکترین تماس و غفلت کار خودش را می‌کند. کافی است در راه پله عطسه یا سفره کنی، تمام اتاق‌ها ویروسی می‌شود.
خداس دیگه، می‌گه «ببین مرد گنده! با چیزهایی که اصلا نمی‌بینیش حالت را تغییر می‌دم.» فلفل نبین چه ریزه، نشکن، همین‌جوری بفهم که تیزه!‌ بکشنی مثل من بیچارت می‌کنه. باشد که ایمان بیاوریم.
خود بیماری حالا یه کاریش می‌کنیم، فعالیت‌های شغلی، امتحان‌های هفته بعد، فردا هم امتحان عملی تربیت بدنی دارم، کارهای دیگر هم مانده. اوووه. می بینی خدا جون، مسئله اون کوچولو موچولوها نیستن، این گنده گنده‌هان.
باشد که مراعات کنیم، ماسک بزنیم، عطسه و سرفه‌هایمان را مراقب باشیم و البته ایمان بیاوریم به عمل‌مان.

پ.ن: آمده بودم اینجا بنویسم، مریض شده‌ام، چند روزی نیستم و نمی‌توانم بنویسم. یه مطلب از آب در اومد. شکر.

۴ نظر:

  1. قهرمان پوشالي:
    1- پهلوان پنبه
    2- يه چيزي تو مايه‌هاي دنكيشوت!

    پاسخحذف
  2. رویای صبا،
    دن کی شوت آدم بزرگیه.

    پاسخحذف
  3. وای ...بعد از چند روز واسه من صفحه کامنتت باز شد...من و این همه خوشحالی محاله :دی

    پاسخحذف
  4. نیلوفر،
    سلام. فکر نمی‌کنم اشکال از وبلاگ بوده باشد. خوشحال که مشکل برطرف شده است. خوش‌آمدید.

    پاسخحذف